شهید عباسعلی جمالیان

چهارشنبه ۰۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۲۰:۴۸
کد خبر :  ۴۶۴

شناسه

نام: عباسعلی
نام خانوادگی: جمالیان
نام پدر:
نام مادر:
تاریخ تولد: ۱۳۳۵/۶/۱۰
محل تولد: وزوان
سن: ۲۶ سال
تحصیلات:
وضعیت تاهل:
مسئولیت:
شغل: مکانیک
تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۶/۲۷
محل شهادت: تهران
نحوۀ شهادت: ترور توسط منافقین
مزار: تهران، بهشت زهرا(س)

 

زندگینامه

در دهمین روز از شهریور ماه سال ۱۳۳۵ هجری شمسی در شهر وزوان فرزندی به دنیا آمد که نامش را عباسعلی گذاردند چرا که در دهه ی اول محرم الحرام این هدیه الهی در دامان خانواده جمالیان نهاده شده بود. این کرم حضرت ابوالفضل العباس باب الحوائج بود که این پاسدار ولایت را علم به دست در خیمه ی عشق نهاد تا پاسبان حریم الهی گردد. عباسعلی با آموزه های عاشورایی و مکتب حسینی بزرگ شد و با آنها خو گرفت. تحصیلات ابتدایی را در شهر وزوان آغاز نمود۱۰ساله بود که تکیه گاه استوار خویش را از دست داد پدر بزرگوارش به دیار ابدی شتافت و آنجا بود که ضربه ای شدید به او وارد گردید و احساس تنهایی نمود. به دلیل مشکلات مالی که پس از مرگ پدر گریبان گیر خانواده اش شد جهت رفع این مسائل به تهران و نزد برادرش رفت. عباسعلی عامل فقرمردم شهرش و سایرشهرها را تبعیض و ریخت و پاش های دستگاه حکومتی و در یک کلام نظام فاسد طاغوت می دانست. در ابتدا در یک تعمیرگاه مکانیکی مشغول به کار شد پس از چند ماه به دلیل پاره ای از مشکلات مربوط به این شغل نتوانست به آن ادامه دهد و آن را رها نمود. سپس به کارخانه کفش ملی رفت و آنجا شروع به کار کرد پس از چندی دامنه ی اعتراضات مردم وسعت گرفت و سرعت انقلاب افزونی یافت. عباسعلی به اتفاق دوستانش در همین کارخانه دست به اعتصاب و راهپیمایی زدند که به همین سبب او را از کارخانه اخراج نمودند. او در جلساتی که درخانه ها و مساجد به خصوص مسجد امام علی(ع) واقع در مجیدیه شمالی به عنوان ساماندهی تجمع ها و اعتراضات تشکیل می شد شرکت فعال و تاثیر گذار داشت در امر پخش اعلامیه ها و نطق های حضرت امام و رساندن آنها به دست مردم تلاش می نمود تا دیدگاه عوام را نسبت به واقعیّت ها روشن و آگاه نماید. در همین راستا به ندرت توسط ساواک شناسایی و تحت تعقیب قرار گرفت که در یک تعقیب وگریز، عباسعلی موفق شد از دست آنان بگریزد و در اثر سقوط از ارتفاع دچار شکستگی پای راست شود. در روز دوشنبه ۲۲ بهمن سال ۵۷ همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی و سرنگونی رژیم طاغوت عباسعلی به همراه جمعی از دوستانش به پادگان حشمتیه حمله کردند و چندقبضه سلاح و مقداری مهمّات از آنجا غنیمت گرفتند. عصر همان روز به کلانتری ۲۱ مجیدیه حمله کردند و با استفاده از همان سلاح ها ومهمّات نیروهای آنجاراخلع سلاح نموده ومکان یاد شده را به تصرف خویش درآوردند. عباسعلی در سالهای پس از پیروزی انقلاب چون با خط فکری مجاهدین خلق آشنایی کامل داشت دائماًرفت و آمد ها و اعمال خرد و کلانشان را رصد می نمود. بعثیان کافر نیز انقلاب نوپای کشورمان را هدف گلوله قرار داده بودند امّا عباسعلی احساس می کرد باید این کار نیمه تمام یعنی مبارزه و براندازی منافقین را به اتمام رساند و با خیالی آسوده تر به جبهه های نبرد برود چراکه جهاد با منافقینی که خاکریزشان رؤیت نمی شود را واجب تر از جنگیدن باکافرانی دانست که موضع شان آشکار است البته یک بار جهت کمک رسانی و انتقال مواد مورد نیاز رزمندگان به جبهه اعزام شد امّا پس از مأموریّت به تهران بازگشت .عباسعلی تمامی خانه های تیمی را شناسایی نموده بود و در کمین بود تا در بهترین فرصت، هولناک ترین ضربه را به آنان وارد نماید و آنان را از پای در آورد منافقین نیز بی کار ننشستند بارها نامه و مکاتباتی تهدید آمیز برایش ارسال می کردند و از او می خواستند تاصحنه را ترک نماید و گرنه حضور و ادامه ی فعالیّتش منجر به از دست دادن جانش می گردد. امّا عباسعلی بسیارشجاع بود حتی هیچ یک از تهدیدات ذره ای او را از هدفش منصرف ننمود. شغل آن روزهایش دوخت پرده و نصب آن بود از اینکه پرده های خانه ی حاج احمدآقا خمینی را نصب نموده بود بسیار خوشحال و مسرور بود و این کار را یک افتخار برای خویش می دانست. شبها به پاسبانی از منطقه ی تحت الحفظ خودشان می پرداخت و روزها به سرکار می آمد. منافقین در این مدّت به دقت کارهای روزمره و مکان های مورد رفت و آمد عباسعلی را زیر نظر داشتند تا در وقت مناسب او را ترور نمایند. دو مرحله در شهریور سال ۱۳۶۱ برای ترور اقدام نمودند امّا به لطف خدا به مقصود شومشان دست نیافتند. عباسعلی سدّی بود برایشان و خواب شبشان را پریشان نموده بود به همین سبب تمامی تلاششان را برای برنامه ریزی و طرح یک نقشه جهت برداشتن این عنصر و سدّ می نمودند. تا اینکه در تاریخ ۲۷/۶/۱۳۶۱ در حالیکه جهت خرید برخی از لوازم به مغازه دوستش در نزدیکی مغازه ی خودش میرود در این هنگام دو نفر با لباس مبدل به وی حمله برده و او را به رگبار می بندند و سپس به پیکر بی جان عباسعلی نیز رحم نمی کنند و با پرتاب مواد منفجره جنازه اش را متلاشی می کنند و سریعاً از محل متواری می گردند. این امر حاکی از کینه ی شدید آنها نسبت به عباسعلی بود که حتی خبر ترورش را در رادیو صدای مجاهد که از رسانه های سازمان مجاهدین خلق بود پخش می کنند و این موفقیت رابه اعضای خویش تبریک می گویند. پیکر قطعه قطعه شهید بزرگوار عباسعلی جمالیان در روز دوشنبه مورخ ۲۹/۶/۱۳۶۱ در میان دستان مردم ولایت مدار و همیشه در صحنه ی وزوان و همچنین دوستان مجاهد تهرانی اش تشییع و در گلزار شهدای این شهر به خاک سپرده می شود. از ویژگی های بارز شهید عباسعلی جمالیان  نوع دوستی و دستگیری از ضعفا و نیازمندان بود که عمده درآمدش را صرف رسیدگی به این امور می کرد. اهل ورزش به ویژه هنرهای رزمی بود. امر به معروف و نهی از منکر، دفاع از انقلاب و رهبری را از اصول اساسی جامعه می دانست و مبارزه با منافقین تا براندازی آنان را از بهترین توفیقات می دانست در انتهای امر نیز در همین راستا به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

 

تصاویر

ارسال نظر

آخرین اخبار
پربازدیدها
پربحث ها